گروه حوادث / مرد نگهبان که نمیتوانست از عهده مخارج زندگیاش بربیاید وقتی با مخالفت همسرش برای بازگشت به شهرستان زادگاهش روبهرو شد در اقدامی هولناک همسرش را کشت.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، سحرگاه یکشنبه 7 اردیبهشت مأموران کلانتری 152 خانی آباد در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ زن جوانی در طبقه اول ساختمانی در شهرک احمدیه خبر دادند. با اعلام این خبر بازپرس مصطفی واحدی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. جسد زن 39 ساله مقابل حمام در حالی افتاده بود که گلویش بریده شده بود این در حالی بود که کودک 7 ماهه این زن داخل گهوارهاش در چند قدمی او قرار داشت.
مهدی، همسر مقتول در تحقیقات به تیم جنایی گفت: همسرم بههمراه دخترم داخل سالن خوابیده بود و من در اتاق خواب بودم. نیمه شب متوجه سر و صدا شدم و وحشت زده خودم را به سالن رساندم. سایهای را در بالکن خانه دیدم و سراسیمه به سمت همسر و فرزندم رفتم اما او را کشته بودند. فکر میکنم همسرم را یکی از معتادان و بیخانمانهایی کشته است که داخل بیابان مقابل خانهمان زندگی میکند. دیشب در بالکن باز بوده و یکی از آنها وارد شده و همسرم را کشته است.در ادامه تحقیقات تیم جنایی متوجه رفتارهای مشکوک مرد جوان شدند این در حالی بود که اظهاراتش هم عجیب به نظر میرسید. تیم جنایی در تحقیقات به همسر مقتول مشکوک شدند و این شک زمانی پر رنگ شد که آثار زخم و خراشیدگی روی دست مرد جوان دیده شد. از سویی همسایهها نیز بیان کردند که بارها صدای درگیری زوج جوان را شنیدهاند.موضوع دیگری که از نظر تیم جنایی مخفی نمانده بود لباسهای تمیزی بود که مرد جوان به تن داشت. این فرضیه مطرح بود که مهدی بعد از قتل همسرش لباسهای خونی خود را عوض کرده است. بههمین دلیل کارآگاهان به بازرسی خانه پرداختند اما وقتی بازپرس جنایی از پنجره ،محوطه باز و بیابانی مقابل خانه زوج جوان را دید این احتمال برایش مطرح شد که لباسها به بیرون از خانه انداخته شده باشد. بدین ترتیب کارآگاهان جنایی لباسهای خون آلود مرد جوان و خنجرخونین را در محل پیدا کردند.
اعتراف به قتل
با به دست آمدن آخرین قطعه پازل این جنایت و پررنگ شدن نقش مرد جوان در قتل همسرش، بار دیگر از مهدی تحقیق شد. مرد جوان که با مدارک پلیسی مواجه شده بود در نهایت به قتل همسرش اعتراف کرد. وی انگیزهاش را از این جنایت مسائل مالی عنوان کرد. با اعتراف او به قتل، به دستور بازپرس مصطفی واحدی، دختر 7 ماهه او نیز تحویل شیرخوارگاه آمنه شد و مرد جوان به اتهام قتل به اداره آگاهی منتقل شد.
گفتوگو با متهم
چطور با همسرت آشنا شدی؟
من در شهرستان مغازه داشتم و همسرم مشتریام بود. 15 سال قبل با او ازدواج کردم و چند سال بعد هم راهی پایتخت شدیم.
چه شد که او را به قتل رساندی؟
از زندگی در تهران خسته شده بودم و نمیتوانستم هزینه زندگیام را تأمین کنم برای همین دلم میخواست به شهر خودم برگردم؛ ولی همسرم قبول نمیکرد. برای خانهای 30 متری در جنوب تهران به غیر از پول ودیعه ای که پرداخت کرده بودم ماهی 450 هزار تومان هم اجاره میدادم و کل حقوق من که نگهبان پارکینگ خودروهای توقیفی بودم یک میلیون و نیم بود. همسرم حاضر نبود به شهرستان برگردد. سر همین موضوع با هم دعوا داشتیم؛ تا اینکه تصمیم گرفتم او را بکشم و بعد با بچهام به شهرستان بروم و زندگی کنم، اما الان خیلی پشیمانم. من همسرم را زمانی کشتم که خدا بعد از سالها به ما فرزندی داد؛ همسرم را دوست داشتم اما ناتوانی در تأمین مخارج زندگی و هزینه های فرزندمان کمرم را شکسته بود و مستأصل شده بودم و مخالفت های همسرم برای زندگی در شهرستان باعث شد چنین تصمیمی بگیرم.
مرگ دوقلوهای 7 ساله در استخر آب
گروه حوادث/ 2 کودک 7 ساله در استخر آب روستای «چشمه علی» غرق شدند.
بهگزارش پلیس، سردار «عبدالرضا آقاخانی» فرمانده انتظامی استان قم در تشریح این خبر گفت: اعضای یک خانواده روز جمعه برای گذراندن اوقات فراغت خود به باغی واقع در روستای «چشمه علی» رفته بودند که پساز گذشت حدود 10 دقیقه وقتی خبری از دوقلوهایشان نشد والدین به جستوجوی آنها رفتند که در نهایت با جسد آنها در داخل استخر مواجه شدند.
پساز گزارشی که به مرکز فوریتهای پلیسی 110 مبنی بر غرق شدن 2 کودک در استخر آب روستای «چشمه علی» اعلام شد بلافاصله تیمهای امدادی و مأموران انتظامی در محل حادثه حاضر و جسد این 2 کودک را که روی آب استخر شناور بود پیدا کردند.
فرمانده انتظامی استان قم، از تمامی شهروندان خواست هنگام حضور در اماکن مختلف تفریحی و گردشگری، کودکان را تنها نگذاشته و بیشاز پیش مراقب آنها باشند.
ماجرای فروش داروهای کمیاب در تلگرام
گروه حوادث/ اعضای باند خرید و فروش داروهای اینترنتی و سارقان اسکیمری، در عملیات گسترده پلیس فتای پایتخت به دام افتادند.به گزارش خبرنگار «ایران»، سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت در تشریح این عملیات گفت: چهار باند سرقت اسکیمری که کسب و کار سیار داشتند و از ۳۸۰ نفر بالغ بر ۴ میلیارد تومان کلاهبرداری کرده بودند با تلاش پلیس دستگیر شدند. همچنین یک باند ۸ نفره که داروهای مرتبط با بیماری کرونا را با قیمتهای بسیار گران در فضای مجازی به فروش میرساندند نیز شناسایی و دستگیر شدند.
فروش داروی اینترنتی
اعضای این باند یک گروه تلگرامی داشتند و داروهای نایاب و کمیاب را برای فروش در این گروه معرفی میکردند. زن جوان تحصیلکرده که 10 سال در داروخانه کار میکرده یکی از متهمان این باند است. وی در گفتوگو با خبرنگار «ایران» راز فعالیتهای مجرمانه شان را برملا کرد:
داروها را از کجا آوردی؟
از یک گروه تلگرامی خریدم. این دارو بهعنوان داروی ضد کرونا به کشور وارد شده و قرار بود فقط در بیمارستانها استفاده شود اما تعدادی از آن را اینترنتی میفروختند. نمیدانم چه کسانی این کار را میکردند اما من از یک گروه تلگرامی خریدم.
مدرک تحصیلی و شغلت چیست؟
من 10 سال است که در داروخانه کار میکنم. مدرکم مرتبط با رشتههای پزشکی است.
چطور دستگیر شدی؟
قرار بود داروها را به یک نفر بدهم و زمانی که خواستم داروها را به پیک تحویل دهم، پیک موتوری پلیس از آب درآمد.
چه مدت است که این کار را میکنی؟
10 روز است. من 70 بسته دارو را هر کدام به مبلغ 350 هزار تومان خریدم. حدود 30 میلیون تومان دارو خریدم. همکارانم که این داروها را از من میگرفتندهر کدام را 800 هزار تومان میفروختند.
واسطه دارویی
نیما، یکی دیگر از اعضای این باند است که دستگیر شده، مرد جوانی که خودش را واسطه دارویی معرفی میکند و از بازار خرید و فروش داروها در فضای مجازی میگوید.
اعضای این گروه تلگرامی چه کسانی بودند؟
برخی داروسازان، کادر پزشکی، مسئولان داروخانهها و نسخه پیچها داخل آن عضویت دارند و در آنجا اقدام به تبادل دارویی میکنند.
تحصیلات پزشکی داری؟
نه. فوق دیپلم مکانیک هستم و تا یک سال قبل روی خودروهای اینترنتی کار میکردم.
پس چطور وارد این گروه شدی؟
یکی از دوستانم مرا عضو کرد. هر کسی میتواند وارد این گروهها شود.
وظیفهات چه بود؟
تبادل داروها و کالاهای پزشکی، ماهی 5 تا 6 میلیون تومان هم درآمد داشتم. دارو را برای یک نفر میبردم و در مقابل کالای پزشکی یا داروی دیگری تحویل میگرفتم.
افرادی که داروها را در اختیارت قرار میدادند چه کسانی بودند؟
برخی داروخانه دار هستند یا فروشنده کالاهای پزشکی. برخی داروها کمیاب است و گرانقیمت و بازار آزاد خوبی دارد اغلب این داروها و کالاها را در این گروه برای فروش میگذاشتند. درآمد خوبی برایشان داشت اما خوب پلیس فتا ما را دستگیر کرد.
میوه فروشهای کلاهبردار
باند دیگری که توسط کارآگاهان پلیس فتا دستگیر شدهاند، میوه فروشهای سیاری هستند که کارت خریداران را بهدست آورده و هر آنچه داخل حسابشان بود ، خالی میکردند. یکی از اعضای باند راز فعالیتشان را اینگونه بیان کرد:
ما یک خودروی وانت با بار پرتقال را در نزدیکی بلوار فردوس برای فروش میگذاشتیم. افرادی که برای خرید میآمدند؛ میوه را در اختیارشان قرار میدادیم و کارت عابر بانک مشتریها را میگرفتیم تا داخل خودرو با دستگاه پول را حساب کنیم. داخل ماشین و کنار دستگاه پز، یک دستگاه اسکیمر گذاشته بودیم که مشخصات کارت را کپی میکرد و رمز را هم که من از مشتریها میگرفتم تا کارت بکشم و بدین ترتیب تمام اطلاعات کارت را بهدست میآوردیم.
ایده این کار چطور به ذهنتان رسید؟
سردسته اصلی ما در ترکیه است. او به ما گفت که با این کار میتوانیم کلی پول بهدست آوریم.
با این شخص چطور آشنا شدی؟
من برای کار به ترکیه رفته بودم و بهعنوان راهنمای توریستهای ایرانی در ترکیه کار میکردم که با شاهین در ترکیه آشنا شدم. او از من 35 میلیون تومان پول قرض گرفته بود تا ماشینش را تعمیر کند. به شاهین زنگ زدم که پولم را میخواهم، که این کار را به من آموزش داد.
چه شد که به ایران آمدی؟
بهخاطر شاهین با چند نفر دعوا کردم و پلیس ترکیه مرا گرفت و به ایران فرستاد. بعد هم در یک بنگاه املاکی در تهران مشغول به کار شدم.
کار به چه صورت انجام میشد؟
تمام کارها را شاهین انجام میداد، دستگاه اسکیمر و وانت و وسایل را خودش برایم فرستاد. حتی میوهها را هم همدستش برایمان از بازار میخرید و میفرستاد.
با پولها چه کردید؟
8 روز ما این کار را انجام دادیم و هنوز فرصت نکرده بودیم به پول برسیم. زمانی هم که در بازداشتگاه بودیم شاهین همه پولها را از حسابمان خالی کرد. تا الان مبلغ 500میلیون تومان شکایت داریم.
چطور بازداشت شدید؟
مالباختهها شکایت کردند و پلیس فتا هم با بررسی تراکنشها به میوه فروشی ما رسید و دستگیر شدیم.
گروه حوادث/ پسر جوان که در اقدامی هولناک عمهاش را به قتل رسانده و دخترعمهاش را مجروح کرده بود با رضایت پدربزرگش به 8 سال حبس محکوم شد.
به گزارش «ایران»، این جنایت حدود یک سال قبل در ورامین رخ داد. با اعلام ماجرا به پلیس مشخص شد پسر جوانی مقابل یک آرایشگاه با اسلحه به عمه و دخترعمهاش شلیک کرده است که در این حادثه عمه کشته شد و دخترعمهاش به نام مینا که مجروح شده بود را به بیمارستان انتقال دادند.
مأموران در بررسیها متوجه شدند مقتول زنی ۳۵ ساله به نام لاله است که روز حادثه با خواهرزادهاش، مینا، به آرایشگاه رفته بودند. تحقیق از خانواده این دو نفر نشان داد آنها در آرایشگاه کار میکردند.
پدر مقتول گفت: دخترم لاله از شوهرش جدا شده بود چون شوهرش اعتیاد داشت و مدام بهخاطر کارهای خلاف به زندان میافتاد.
دخترم بههمین خاطر تصمیم گرفت جدا شود، اما شوهرش فکر میکرد دخترم به او خیانت کرده است. لاله با نوهام مینا در آرایشگاه کار میکرد و خرج خودشان را درمیآوردند، هرچند داماد سابقم، رحیم، در زندان است، اما من فکر میکنم او در این قتل نقش داشته، ضمن اینکه نوه پسریام، مهرداد، هم با شوهرعمه سابقش در ارتباط است و من فکر میکنم او هم در این قتل نقش داشته است.
وقتی مأموران مهرداد را بازداشت کردند، او به قتل عمهاش اعتراف کرد و گفت: قصد کشتن دخترعمهام را هم داشتم، اما موفق نشدم. این جوان ۲۵ ساله که دانشجوی رشته حقوق بود، به مأموران گفت: من عاشق مینا بودم. او ۲۲ساله بود و با خالهاش لاله که عمه من هم میشد خیلی دوست بودند و در یک جا کار میکردند وقتی لاله طلاق گرفت شوهرش رحیم که معتاد بود به من گفت: علت این جدایی فساد اخلاقی عمهات بوده است و او مینا را هم مثل خودش فاسد کرده است. اجازه نده با هم باشند.
آنقدر گفت تا عصبانی شدم و به مینا گفتم دیگر با لاله حرف نزند و بیرون نرود اما او قبول نمیکرد عمه بزرگترم - مادر مینا- هم مرا دعوا کرد و گفت اشتباه میکنی. تا اینکه یک روز مینا و لاله را تعقیب کردم و مقابل در آرایشگاه با اسلحه شکاری به سمت آنها شلیک کردم. اول لاله را زدم، بعد خواستم مینا را بزنم که اسلحه گیر کرد.
متهم ادامه داد: زمان حادثه دوستم، سعید، با من بود، چاقویی را از او گرفتم و با چاقو مینا را هم زدم. رحیم شوهرعمهام گفته بود تو قتل را انجام بده، من گردن میگیرم. من هم قبول کردم.
با صدور کیفرخواست هرسه متهم پرونده در شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. پدر مقتول برای نوهاش درخواست قصاص کرد سپس متهم در جایگاه قرار گرفت او اتهام را قبول کرد و گفت من چون غیرتی شدم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و شوهرعمهام هم من را تحریک میکرد. سپس سعید پشت میز قرار گرفت و گفت: من نمیدانستم مهرداد میخواهد آنها را بکشد.
رحیم نیز منکر ادعاهای مهرداد شد. اما پس از این محاکمه مدتی بعد پدربزرگ مهرداد از در خواست قصاص نوهاش گذشت و بدین ترتیب مهرداد به 8 سال حبس محکوم شد و شوهرعمهاش رحیم بهخاطر تحریک متهم به ارتکاب جنایت به 3 سال حبس محکوم شد.
جنجال کشف جسد در مخزن آب
گروه حوادث / کشف جسد یکی از کارکنان شرکت آب و فاضلاب البرز در مخزن آب منطقه چهارباغ وحشت زیادی بین مردم این منطقه ایجاد کرد. شامگاه شنبه خبر کشف پیکر بیجان مردی جوان در یکی از مخزنهای آب منطقه چهار باغ در فضای مجازی منتشر شد. این موضوع نگرانی و وحشت زیادی بین مردم ایجاد کرد که شاید وجود این جسد در آب باعث آلوده شدن آب شرب منطقه شده باشد. در حالی که پلیس در حال بررسی این ماجرا و علت مرگ مرد جوان است روابط عمومی آبفای البرز اطلاعیهای صادر کرد و توضیحاتی داد. در این اطلاعیه که ایسنا منتشر کرد آمده است:
عصر شنبه جسد یکی از نیروهای پیمانکاری آبفای البرز که در بخش تأسیسات آبرسانی این شرکت در منطقه چهارباغ مشغول به کار بوده در یک مخزن آب پیدا شد. این مخزن آب به علت عدم نیاز، خارج از مدار بهرهبرداری بوده و پیدا شدن این جسد خللی در تأمین آب شرب سالم برای مردم ایجاد نمیکند.
گفتنی است علت این حادثه توسط پلیس در حال بررسی است.
مرگ مغزی ملی پوش دوچرخه سواری
گروه حوادث / نوجوان ملی پوش دوچرخه سواری هنگام تمرین بهعلت تصادف دچار مرگ مغزی شد.
بهگزارش سایت فدراسیون دوچرخه سواری، مهیار فرزانه، رکابزن 17 ساله یزدی و عضو تیم ملی نوجوانان دوچرخه سواری جمهوری اسلامی ایران در حال تمرین بود که یک خودرو با وی برخورد کرد.
در همین رابطه علیرضا احمدی مدیر تیم ملی دوچرخه سواری درباره آخرین وضعیت مهیار فرزانه بیان کرد: مربی مهیار گفته تصادف او مربوط به روز جمعه گذشته بودهاست. در طول هفته تمرینات بازیکنان زیر نظر هیأت استان یزد برگزار میشد و رکابزنان در مسیر جاده اسکورت میشدند.
او همچنین گفت: روز جمعه مهیار فرزانه بهصورت انفرادی در حال تمرین بوده است که یک ماشین با سرعت زیاد از پشت به او برخورد کرده و باعث قطع نخاع و مرگ مغزی وی شده و در بیمارستان بستری است.
گفتنی است خانواده مهیار به اهدای عضو رضایت دادند، اما پزشکان معالج فرزانه ۴۸ ساعت اهدای عضو را به تعویق انداختند.
کشف ۵ میلیارد مواد ضدعفونی کننده از یک چلوکبابی
گروه حوادث / معاون نظارت بر اماکن عمومی پلیس امنیت پایتخت از کشف مقادیر زیادی اقلام ضد عفونیکننده قاچاق در یک چلوکبابی به ارزش ۵ میلیارد ریال خبر داد.
سرهنگ «نادر مرادی» در تشریح این خبر اظهارداشت: صبح شنبه مأموران معاونت نظارت بر اماکن عمومی از تخلیه بار بستههای مشکوک در یک واحد چلوکبابی در جنوب تهران توسط راننده و سرنشین یک دستگاه کامیون مطلع و بلافاصله برای بررسی موضوع به آدرس اعلامی اعزام شدند.
با حضور مأموران در محل، متصدی واحد صنفی که در حال پذیرش محموله کامیون بود، اظهار کرد، مالک اصلی اموال او نیست و واحد صنفی خود را در اختیار مالک این اموال قرار داده است.
این مقام مسئول در ادامه با بیان اینکه مأموران پلیس در تحقیقات تکمیلی دریافتند محموله تخلیه شده توسط راننده و سرنشین کامیون، مربوط به یک شرکت تولیدی مواد ضدعفونیکننده در یکی از شهرستانهای شرقی کشور است، تصریح کرد: در بازرسی از کامیون بیش از ۲ هزار لیتر مواد ضد عفونیکننده فلهای، ۱۹۱ عدد افشانه الکلی و ۳۳هزار عدد ماسک کشف شد.
این مقام انتظامی با اشاره به اینکه واحد صنفی با دستور قضایی پلمب و کامیون موصوف توقیف شد، خاطرنشان کرد: کارشناسان ارزش ریالی اقلام کشف شده را ۵ میلیارد ریال برآورد کردهاند. در این رابطه ۳ متهم دستگیر و پس از تکمیل تحقیقات پلیسی، برای سیر مراحل قانونی در اختیار مرجع قضایی قرار گرفتند.